این روزا اصطلاحِ «بازاریابی» رو تقریبا هرجایی می شنویم، از رومۀ نیازمندی ها گرفته که پُر از آگهیِ استخدامِ بازاریاب هست تا لیستِ رشته هایِ دانشگاهی.
از اونجا که بنیان و اساسِ تداومِ کسب و کارِ هر شرکت و مجموعۀ اقتصادی بر سودآوریِ بلند مدت و استوار هستش و تضمینِ این سودآوری بر گروِ یه بازاریابیِ درست و دقیق و حرفه ای هست، شناختِ درست و استفادۀ به جا از بازاریابی بسیار اهمیت داره.
اما طوری که از شواهد برمیاد اصطلاحِ «بازاریابی» در بین عمومِ مردم تعریف علمی و درستی نداره و در خیلی از موارد هم معنیِ «فروش» یا حتی «ویزیتوری» در نظر گرفته می شه، اما بازاریابی مفهومی بسیار گسترده تر هست و از جایگاهِ ارزنده و مهمی در دنیایِ کسب و کار برخورداره.
به همین دلیل تصمیم گرفتم با مراجعه به کتابِ ارزشمندِ «مدیریتِ بازاریابی» نوشتۀ اساتیدِ برجستۀ این رشته آقایان «فیلیپ کاتلر» و «کوین لین کلر» و ارائۀ خلاصه ای از مبحثِ تعریفِ بازاریابی از این کتاب، قدمی در مسیرِ معرفیِ بیشترِ این رشته به دوستانِ عزیزِ هم باشگاهی بردارم. امیدوارم که مورد استفاده قرار بگیره:
اثراتِ بازاریابی را می توان در هرجایی مشاهده کرد. مردم و سازمان ها چه به طورِ رسمی و چه به طورِ غیرِ رسمی درگیرِ فعالیت هایی هستند که می توانیم آن ها را فعالیت هایِ بازاریابی بنامیم. بازاریابیِ مناسب به مسئلۀ بسیار مهمی در موفقیتِ شرکت ها تبدیل شده است.
بازاریابی را می توان هم علم و هم نوعی هنر دانست. از این رو تضادهایِ زیادی بین جنبۀ علمی و هنریِ(خلاقانه) بازاریابی وجود دارد.
ادامه مطلب
درباره این سایت